بازی های اندروید

داستانک

داستانک
بهترین و زیبا ترین داستانک ها
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بلک استوریز و آدرس blackstorys.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





شیخ محمد تقی بهلول، بعد از 36 سال تبعید و بازگشت به ایران در پاسخ به رییس ساواک در مورد ترس از مرگ چنین گفت:
کسی که بعضی اقوامش در مشهد باشند و بعضی در تهران
برایش فرق نمیکند در مشهد زندگی کند یا در تهران ؛ من الان همین حال را دارم .

 

پدر و مادر و خواهر و بعضی دیگر از عزیزانم به آن عالم رفته اند و بعضی دیگر در این دنیا هستند برای من فرقی ندارد این عالم باشم یا آن عالم.
هر جا باشم پیش اقوام و خویشان خود هستم ...

(بنده خوب خدا // ص 34)

 

 

 


بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:32 ] [ امیرحسین کریمی ]

یه روز یه ترك و یه رشتی و یه اصفهانی ...!!

یه روز یه ترک بود ...

اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.

شجاع بود و نترس.

در دوران استبداد که نفس کشیدن هم جرم بود ، با کمک دیگر مبارزان ترک ، در برابر دیکتاتوری ایستاد

او برای مردم ایران ، آزادی می خواست

و در این راه ، زیست و مبارزه کرد و به تاریخ پیوست تا فرزندان این ملک ، طعم آزادی و مردمسالاری و رهایی از استبداد را بچشند.

یه روز یه رشتی بود...

اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی.

او می توانست از سبزی جنگل های شمال و از دریای آبی اش لذت ببرد و عمری را به خوشی و آرامش سپری کند

اما سرزمین اش را دوست داشت و مردمانش را

و برای همین در برابر ستم ایستاد

آنقدر که روزی سرش را از تنش جدا کردند.

یه روز یه اصفهانی بود...

اسمش حسین خرازی

وقتی عراقی ها به کشورش حمله کردند ، جانش را برداشت و با خودش برد دم توپ و گلوله و خمپاره.

کارش شد دفاع از مردم سرزمینش ، از ناموس شان و از دین شان.

آنقدر جنگید و جنگید تا در یکی از روزهای آن جنگ بزرگ ، خونش بر زمین ریخت و خودش به آسمان رفت.

یه روز یه ترک و رشتی و فارس و کرد و لر و اصفهانی و عرب و...!

تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند

و به صرافت شکستن قفل دوستی ما افتادند

 

و از آن پس "یه روز یه ... بود" را کردند جوک تا این ملت ، به جای حماسه های اقوام این سرزمین که به عشق همدیگر ، حتی جانشان را هم نثار کرده اند ، به "جوک ها " و "طعنه ها" و "تمسخرها" سرگرم باشند و چه قصه غم انگیزی!.


بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:31 ] [ امیرحسین کریمی ]

وقتی من به دنیا اومدم پدرم ۳۰ سالش بود یعنی سنش ۳۰ برابر من بود. وقتی من ۲ ساله شدم پدرم ۳۲ ساله شد یعنی ۱۶ برابر من. وقتی من ۳ ساله شدم پدرم ۳۳ ساله شد یعنی ۱۱ برابر من. وقتی من ۵ ساله شدم پدرم ۳۵ ساله شد یعنی ۷ برابر من. وقتی من ۱۰ ساله شدم پدرم ۴۰ ساله شد یعنی ۴ برابر من. وقتی من ۱۵ ساله شدم پدرم ۴۵ ساله شد یعنی ۳ برابر من. وقتی من ۳۰ ساله شدم پدرم ۶۰ ساله شد یعنی ۲ برابر من. می‌ترسم اگه ادامه بدم از پدرم بزرگتر بشم

بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:30 ] [ امیرحسین کریمی ]

 

شخص تنبلی نزد بهلول آمده و پرسید :
می خواهم از كوهی بلند بالا روم می توانی نزدیكترین راه را به من نشان دهی؟
بهلول جواب داد: نزدیكترین و آسانترین راه : نرفتن بالای كوه است .




بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:28 ] [ امیرحسین کریمی ]

نگاهی به درخت سـیب بیندازید. شاید پانـصد سیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است. یعنی 5000 دانه ... خیلی دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسیم «چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟» اینجا طبیعت به ما چیزی یاد می دهد. به ما می گوید:

« اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً می خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.»

از این مطلب می توان این نتایج را بدست آورد:

 باید در20  مصاحبه شرکت کنید تا یک شغل بدست بیاورید.

 باید با 40 نفر مصاحبه کنید تا یک فرد مناسب استخدام کنید.

باید با پنجاه نفر صحبت کنید تا یک ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشید.

 باید با صد نفر آشنا شوید تا یک دوست خوب پیدا کنید.

وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم. قوانین طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت.

 

در یک کلام:

افراد موفق هر چه بیشتر شکست می خورند، دانه های بیشتری می کارند...

بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:28 ] [ امیرحسین کریمی ]

 

دانایی را پرسیدند: چه وقت برای ازدواج پایدار مناسب است؟
دانا گفت: زمانی که شخص توانا شود!
پرسیدند: توانا از لحاظ مالی؟
جواب داد: نی!
گفتند: توانا از لحاظ جسمی؟
گفت: نی! پرسیدند:
توانا از لحاظ فکری؟ ... جواب داد: نی!
پرسیدند: خود بگو که ما را در این امر دیگر چیزی نیست!
دانا گفت: زمانی یک شخص می تواند ازدواج پایدار نماید که اگر تا دیروز نانی را به تنهایی می خورد امروز بتواند آن را با دیگری نصف نماید بدون آنکه اندکی از این مسئله ناراحت گردد!


بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:27 ] [ امیرحسین کریمی ]

كافرى ، غلامى مسلمان داشت . غلام به دین و آیین خود سخت پایبند بود و كافر، او را منعى نمى كرد . روزى سحرگاه ، غلام را گفت : طاس و اسباب حمام را برگیر تا برویم . در راه به مسجدى رسیدند. غلام گفت :اى خواجه !اجازت مى فرمایى كه به این مسجد داخل شوم و نماز بگزارم . خواجه گفت : برو؛ ولى چون نمازت را خواندى ، به سرعت باز گرد. من همین جا مى ایستم و تو را انتظار مى كشم .
نماز در مسجد پایان یافت . امام جماعت و همه نمازگزاران یك یك بیرون آمدند . اما خواجه هر چه مى گشت ، غلام خود را در میان آن ها نمى یافت . مدتى صبر كرد؛ پس بانگ زد كه اى غلام بیرون آى . گفت : نمى گذارند كه بیرون آیم . چون كار از حد گذشت . خواجه سر در مسجد كرد تا ببیند كه كیست كه غلامش را گرفته و نمى گذارد كه بیرون آید . در مسجد، جز كفشى و سایه یك كس ، چیزى ندید . از همان جا فریاد زد: آخر كیست كه نمى گذارد تو بیرون آیى . غلام با لبخند  گفت : همان كس كه تو را نمى گذارد كه به داخل آیى

بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:26 ] [ امیرحسین کریمی ]

 

 

 

 

سه یا چهار ساله بودم که فیلم "دزد عروسک ها" رو دیدم. فکر می کردم همه دزد های عالم مثل آقا دزده تو فیلم هستند.

 

 

 

 

 

 

 

هفت سالم که بود، دزد شکل بچه کلاس پنجمی بود که آبنباتم رو به زور از دستم گرفت.

 

 

 

دوازده ساله که شدم، دزد شکل همسایه بالاییمون شد که یه روز پلیس دستبند به دست اون رو برد.

 

 

 

به بیست سالگی که رسیدم، دزد شکل صاحب مغازه ای بود که من پیشش کار می کردم. اجناس رو دوبرابر قیمت می فروخت و حقوق من هم نصفه می داد.

 

 

 

 

یه شب که داشتم به آیینه نگاه می کردم پیش خودم گفتم: یعنی ممکنه دزد این شکلی هم باشه؟


بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:26 ] [ امیرحسین کریمی ]

 

یک مرد یزدی بر خری سوار بود و پسرش پشت سر خر راه می‌رفت و خر را می‌راند. حوالی ظهر شد، پسر تکه نانی از جیب خود درآورد و در دهن نهاد و همچنان که طی طریق می‌کرد، نان را هم می‌خورد.

 

 

پدر در این وقت خواست از پسر چیزی سؤال کند. او را به اسم خواند. پسر فوراً جواب داد: «بله» و البته چون دهن را باز کرد که بله بگوید، لقمه از دهنش بیرون افتاد. پدر درحالی که خشمگین به نظر می‌رسید با لهجه غلیظ یزدی گفت: ـ بله و زهرمار! چه موقع بله گفتن است؟ به جای بله، بگو «هون» که هم جواب مرا داده باشی، هم نانت را خورده باشی و هم خرت را رانده باشی!


بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:25 ] [ امیرحسین کریمی ]

دانشمند فاضل و نویسنده اندیشمند استاد سید عباس نورالدین برایم نقل کرد که روزی امام صدر در یک کلیسا ( یا دانشگاه ) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب نمود.

اواخر سخنرانی یک خانم جوان و زیبا که از این توفیق یک عالم مسلمان بسیار دلخور بود به دوستانش گفت : من می دانم چه طور حالش را بگیرم و ضایعش کنم ! و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی در حالیکه همه را متوجه خود کرده بود جلورفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد .

ایشان طبق عادت دستشان را روی سینه گذاشتند . او هم که منتظر همین بود پرسید : می خواهید نجس نشوید ؟ ( و به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سو تفاهم خانم هاست و شبهه دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیر مسلمانان و ... )

ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند : بل لاحافظ علی طهارتک ! فرمودند بلکه بر عکس تو آنقدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید ...

این جواب حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه نه تنها توطئه او را خنثی کرد بلکه کار بر عکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمده و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند.

 

 


بازی های اندروید


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:24 ] [ امیرحسین کریمی ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد
درباره وبلاگ

به وبلاگ بلک استوریز خوش آمدید...امیدوارم لحظاتی خوش را در اینجا سپری کنید...نظر یادتون نره
امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 45
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 102
بازدید کل : 1857
تعداد مطالب : 158
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

SEO .5 onLoad and onUnload Example